«لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ الله اُسوَةٌ حَسَنة»
و همه ی عالم و آدم و ملائکه و کائنات و حملة العرش الهی می دانستند که تنها گوهر ناب و دردانه ی وجود رسول و ثمره ی نازنین زندگی و عمرش، «تو» هستی...
آنکه از «نور» رسول خدا و همه ی عشق اوست و با او یکی است؛
آنکه به کلام نافذ و دلنشین احسن الخالقین، «کوثر» است؛
آنکه اصل و سرچشمه ی حیاست و نام زیبایش، با حیاترین کلمه ی آفرینش است؛
آنکه محبوبه ی حق است؛
آنکه محجوبه به حجابِ برترین است؛
آنکه محدثه ی حدیث حضرت عشق است؛
آنکه حوراء انسیه است؛
آنکه نور در نور در نور است؛
آنکه ...
آنکه ...
آنکه ...
آنکه مادر «علمدار» است؛
«تو» هستی...
آمدنت مبارک، بهترین اسوه ی خدا...
پ.ن.1 اَللهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلمُکَ...
پ.ن.2 «مادر»! این روزها، تنها تلخ خند و اشک است که بر چهره می دود. شب میلاد توست. دل کمی آرامش و قرار می خواهد. مثل همیشه ذکر لب های خسته اش «یا مَولاتی، یا فاطِمَةُ اَغیثینی»...